محمد سعید صالحی فیروزآبادی - وجدان در دعواهای بین افراد نقش قاضی مستقلی را دارد . این قاضی بجای تامین منافع آنی فرد ، زمینه سربلندی وی را در طولانی مدت فراهم می کند . آیا در رقابتهای گروههای اجتماعی نیز به وجدان احتیاج داریم ؟ اگر به چنین وجدانی نیازمندیم آنرا در کجا جستجو کنیم ؟

  وجدان در زندگی ما آدمها همانند فرد دومی در درونمان است که دائما در حال کشمکش و دعوا  با ما می باشد . هر کاری که می کنیم و هر حرفی که می زنیم او هم آنجاست . از دست او هیچوقت خلاصی نداریم . گاهی وقتها ما آدمها اینقدر گرفتار خودمان و کارهایمان می شویم که حضور وی را متوجه نمی شویم .نقطه شروع سرشکستگی ما نیز از جایی شروع می شود که این فرد دوم تاثیرش بر زندگی ما کمرنگ می شود .

   مشکل بزرگ کشور ما پس از مشروطیت این بود که گروههای اجتماعی از حضور و نقش این فرد دوم یعنی وجدان در حرکتهای خویش غفلت کردند. نبود وجدان حزبی، وجدان گروهی و وجدان اجتماعی گروههای اجتماعی کشورمان را آسیب پذیر نمود و زمینه را برای استبداد و اختناق یا تسلط بیگانگان بر کشورمان هموار کرد.به جرات می توان ادعا کرد اگر تمامی حرکتهای اجتماعی پس از مشروطیت و دوران معاصر را زیر ذره بین قرار دهیم نمی توانیم نمونه ای را پیدا کنیم که فردی در برابر حرکت اشتباه یا غیر منطقی گروه یا حزب خویش قرار گرفته باشد اما از سوی گروه اجتماعی خود طرد نشده باشد و مورد لعن و نفرین قرار نگرفته باشد. این در حالی است که وجود چنین افرادی ضمانتی برای فعالیت سرافرازانه و مداوم گروههای اجتماعی برای دستیابی به اهدافشان می باشد.

  میدانگاه اصلی برای فعالیت وجدان اجتماعی روزنامه ها ، نشریات و تارنماهای گروههای اجتماعی می باشد.هنگامی میتوان از نقش گروههای اجتماعی و احزاب در ساختن کشور و تامین منافع توده های حزبی و اجتماعی خود سخن گفت که گروهای اجتماعی بتوانند افراد زیاد تری را به عنوان وجدان درون گروهی خود پرورش دهند . این وجدانهای درون گروهی بدون ترس و واهمه از طرد شدن از سوی انبوه فعالین حزبی دائما منافع بلند مدت گروه اجتماعی خود را ارزیابی نموده و منافع گروه خود را با منافع کلان جامعه هم راستا می نمایند . با همراستا شدن منافع گروه اجتماعی با منافع کلان کشور ، منافع گروههای اجتماعی در در بلند مدت تضمین می شود .

  بدون تاثیر برجسته وجدانهای اجتماعی نیرومند ، رسیدن به دموکراسی و مشارکت اجتماعی سرابی بیش نیست. اگر وجدان اجتماعی نیرومندی در انتخابات سال ۱۳۸۸ وجود داشت هیچگاه نیاز به حضور رهبری برای مدیریت بحران نبود . وجدانهای گروههای اجتماعی با درک مقدم بودن امنیت ملی و جان جوانان بر منافع حزبی خود به راحتی زمینه آرامش کشور را فراهم می نمودند.

  در اینجا بسیار بجاست با وجود تمام ظلمی که آمریکاییها به مردم منطقه ما روا می دارند ، از نقش برجسته و نیرومند وجدان اجتماعی در رقابتهای بین حزبی آنها یاد کنیم و از آنها یاد بگیریم . هنگامی که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا ، نیویورک و چند شهر دیگر آمریکا گرفتار توفان و سیل و توفان شدند مقامات جمهوریخواه چند شهر گرفتار توفان در حساس ترین لحظات انتخاباتی از توانمندی مدیریتی اوبامای دموکرات در رویارویی با بحران تجلیل کردند . آنها از این ترس نداشتند که با موضعگیری فراحزبی خود مورد سوال و دعوای درون حزبی قرار بگیرند . آیا در آینده در کشورمان هنگام انتخابات ، در جدال بر سر تصویب لوایح و یا در بزنگاههای که بین  منافع گروهی با منافع ملی تعارض پیش می آید ، شاهد جلوه گری چنین وجدانهای اجتماعی نیرومندی خواهیم بود ؟

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا